۲-۱-۲-۲- تعهد اخلاقي
دومين بعد زناشويي، تعهد اخلاقي [۱]است که تحت عناوين مختلف از جمله: تعهد نسبت به ازدواج (مک دونالد، ۱۹۸۲)، لتزام اخلاقي (آدامز و جونز، ۱۹۹۹، ۱۹۹۷) و تعهد اخلاقي (ليدون و کولينجو، ۱۹۹۷؛ آرتيگا[۲]، ۱۹۹۱، جانسون، ۱۹۹۹)، توسط محققان مختلف ارائه و تبيين شده است. بسياري از مدلهاي نظري تعهد بر اين عقيدهاند که تعهد زناشويي مبتني بر يک احساس وفاداري اخلاقي به ازدواج و رابطه زناشويي است و اين عقيده که ازدواج يک نهاد مقدس است (شيلدز[۳]، ۲۰۰۱). يک نهاد اجتماعي مهم که تضمين کننده مراقبت و حمايت بوده و وفاداري و پايبندي به آن ارزش شناخته ميشود (هارمون، ۲۰۰۵).
به طور کلي تعهد اخلاقي تحت تاثير سه مولفه قرار دارد: ۱-تقدس بنيان و نهاد خانواده، ۲-وفاداري به نوع رابطه زناشويي که به ارزشها واصول اخلاقي فرد اشاره دارد و فرد ميتواند مطابق با اعتقاداتش به ازدواج خاتمه دهد يا همچنان به آن متعهد باشد و ۳-احساس دين و مرهونيت نسبت به يک همسر (هين اوم[۴]، ۲۰۰۳، نقل ازعباسي مواليد، ۱۳۸۸). جانسون و همکاران (۱۹۹۱) در پژوهش خود دريافتند که دينداري و اعتقادات مذهبي عمدتا با تعهد اخلاقي زوجين همبستگي بالايي دارد. به نظر ميرسد که اعتقادات مذهبي و گرايش به معنويت از طريق ارزشگذاري روي حفظ و بقاي نهاد ازدواج و همچنين از طريق فراهمسازي حمايتهاي معنوي باعث تقويت و تحکيم تعهد اخلاقي زوجين در ازدواج ميگردد (رابينسون[۵]، ۱۹۹۳؛ نقل از جانسون و همکاران، ۱۹۹۹).
[۱]– Moral Commitment
[۲]– Artega
[۳]– Shields
[۴]– Hyn um
[۵]– Robinson
متن فوق بخش هایی از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل با فرمت ورد می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید: